نیمه‌ی تاریك وجود چیست؟

نیمه‌ی تاریك وجود آن بخشی از شخصیت ماست كه روابط ما را به بن‌بست می‌كشاند و مانع از تحقق رویاهایمان می‌شود. این بخش را كارل یونگ سایه می‌نامد و آن شامل همه‌ی ویژگی‌های شخصیتی ماست كه سعی می‌كنیم پنهان و یا نفی كنیم.
بدبینی و خوش‌بینی، اهلی و اهریمنی بودن، بی‌باكی و ترس، همگی ویژگی‌های خفته در درون ما هستند. بسیاری از ما از هر دو بخش تاریك و روشن وجودمان هراس داریم. بسیاری از ما می‌ترسیم به درون خود بنگریم و این ترس، ما را وادار كرده چنان دیوارهای قطوری بنا كنیم كه دیگر به یاد نمی‌آوریم در اصل چه كسی هستیم.
برای بیرون آوردن روشنایی باید به درون تاریكی رفت. هر گاه احساس یا میلی را سركوب می‌كنیم، قطب مخالف آن را نیز سركوب می‌کنیم. با نفی زشتی‌های خود، از زیبایی‌هایمان می‌كاهیم، با نفی ترس خود، از شجاعتمان كم می‌كنیم و با نفی حرص و آز خود، بخشندگی‌مان را كاهش می‌دهیم.
هر آنچه كه نمی‌توانید باشید، مانع از بودن شما می‌شود. برای آزاد و مستقل بودن باید بتوانید «باشید» و دستیابی به این مهم مستلزم آن است كه از داوری خود دست بكشید. ما هنگامی كه خود را مورد قضاوت قرار می‌دهیم، خودبخود نسبت به دیگران نیز پیش داوری روا می‌داریم و آنچه به دیگران می‌كنیم، به خود نیز می‌كنیم. جهان، آینه‌ای برای بازتاب درون ماست. هنگامی كه بتوانیم خود را بپذیریم و ببخشیم، خودبخود می‌توانیم دیگران را نیز بپذیریم و ببخشیم.
سایه، چهره‌های گوناگونی دارد: ترسو، زیاده‌خواه، خشمگین، كینه‌توز، پلید، خودخواه، فریبكار، تنبل، سلطه‌جو، متخاصم، زشت، نالایق، بی‌ارزش، ناتوان، عیب‌جو، موشكاف و...
این فهرست را پایانی نیست، نیمه‌ی تاریك وجود ما مخزنی برای همه‌ی جنبه‌های ناپذیرفتنی‌مان است. همه‌ی آنچه كه موجب شرمندگی ماست و وانمود می‌كنیم نیستیم، چهره‌هایی كه نمی‌خواهیم به دیگران نشان دهیم. ما برای خود نقاب‌های گوناگونی می‌سازیم، ما گمان می‌كنیم كه نقاب‌هایمان، شخصیت درونی‌مان را پنهان می‌دارد اما آنچه كه در وجود خود نمی‌پذیریم، در نامنتظره‌ترین لحظات سر بر می‌آورد و خود را نشان می‌دهد.
 
برگرفته از كتاب: نیمه تاریك وجود
نویسنده: دبی فورد
 
 
 

منتشر شده در چهارشنبه 8 دي 1400       کد خبر : 10312
آخرین اخبار
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب‌سایت محفوظ می‌باشد.
طراحی وب سایت : ایران طراح