نگاه موشکافانه یک جامعه شناس به محل زندگی خود (2)

نگاه موشکافانه یک جامعه شناس به محل زندگی خود (2)

در قسمت نخست این گفتگو، دکتر حسین ایمانی بیشتر در خصوص تاریخچه شکل گیری شهرک اکباتان و همینطور نقشه جامع شهر تهران در دهه 40 سخن گفت. مهمترین ویژه گی بخش اول پاسخ به چرایی به وجود آمدن محله هایی همچون شهرک اکباتان بود.

در قسمت پایانی مسیر گفتگو بیشتر حوالی مسائل و مشکلات داخلی شهرک اکباتان می چرخد.

بالاخره این شکل زندگی در مدت طولانی مشکلات فرهنگی به همراه دارد یا نه؟

- در طراحی مدل مساکنی همچون اکباتان فرض بر این بوده که طبقه متوسط ارتقاء پیدا می کند پس آپارتمان های اکباتان باید در اختیار کسانی باشد که از گروههای پایین تبدیل می شوند به گروههای متوسط یعنی بعد از مدتی زندگی کردن اوضاع مالی بهتری پیدا می کنند و می روند به محلات دیگر و بالاتر. اما مشکل این است که در ایران رشد اقتصادی نوسان دارد و طبقه متوسط گیر می کند. به عبارتی این شکل مسکن برای کارمندانی طراحی شده که برای مثال 10 سال، بیشتر یا کمتر اینجا زندگی کنند و بعد که به میانسالی رسیدند از اینجا بروند چون فرض بر این بوده که اینها وضعشان خوب می شود و می توانند بروند به سمت خانه های ویلایی و بعد از آنها مجدد گروههای جوانی می آیند که یا بچه ندارند و اگر هم دارند کوچک است. اما در اکباتان طبقه متوسط گیر کرده، بچه ها بزرگ شدند و حالا شاهدیم که چند نسل آدم رشد کرده و زندگی می کنند ولی برنامه ریزی درستی برای بسیاری از گروههای سنی همچون کودکان، نوجوانان و کهنسالان صورت نگرفته. دلیل آنهم پیش فرض ساخت اکباتان است که طبقه متوسط جوان خانه ندارد و ما برای آنها خانه های شیک می سازیم تا به مدت 5 یا 10 سال در آن زندگی کند. بعد هم که وضع آنها خوب شد از اکباتان برود تا دوباره گروههای جدید بیایند.   

در حال حاضر به نوعی شاهد یک گسست اجتماعی در شهرک اکباتان هستیم که نمونه بارز آن تکثر گروههای اجتماعی کوچک اما بدون داشتن اکثریتی قابل توجه است. از طرفی خود شما فرمودید که تا قبل از بزرگ شدن بچه های دیروز خانواده ها باید می رفتند که به نظر خود این مسئله نیز یک مشکل بزرگ است. به نظر شما به عنوان یک محقق اجتماعی حالا چه باید کرد؟

- الان تنها باید محیط را متناسب با نیازها سامان داد.

چگونه می شود نیازها را سامان داد؟

- مسئله اساسی کل تهران است چون تهران باید یک کشور فرض شود، تهران یک شهر معمولی نیست. خود اکباتان هم یک شهر است و هر کدام از بلوکها یک محله، منتها به صورت عمودی چون تصوری که ما از محله داریم افقی است اما محله های اکباتان عمودی است به همین دلیل هم شورایاری به همه مسائل نمی تواند رسیدگی کند. چون اگر شما واقعا بخواهید شورای محله درست کنید برای هر بلوکی یک عدد شورای محله نیاز دارید. البته در بلوکها هیئت مدیره ها وجود دارند که به عبارتی همان انجمن های محله ای بلوک هستند.

اکباتان به هیچوجه محله نیست و ما متأسفانه تلاش کردیم تا تقسیم بندی های اداری را بر واقعیت های اجتماعی موجود تحمیل کنیم. واقعیت اجتماعی هم این است که اکباتان دارای 33 محله است و برای هر کدام از آنها باید یک انجمن تشکیل شود.

طبق تعریف محله، جایی که آدم های دور و بر همدیگر را می شناسند، دوستی اولیه و هویت مشترک نیز وجود دارد مورد نظر قرار می گیرد که در حال حاضر این مسئله برای بلوکها وجود دارد و نشان دهنده این است که هر بلوک اکباتان یک محله است. البته باید اذعان کنیم که اکباتان در یک سری موارد ممتاز است چون هیئت مدیره مرکزی تشکیل شده تا منافع مشترک این محلات را دنبال کند و موظف است برنامه انطباق سازی این شهر (اکباتان) را با نیازهای جدیدی که پیش می آید تهیه کند. البته روایت هایی که از هیئت مدیره مرکزی شنیده ایم مشخص می کند که تلاش لازم صورت گرفته اما دستگاههایی که باید خدمات می دادند مسائل گفته شده را درک نکردند چون هنوز هم چالش در شهرک اکباتان وجود دارد.

ممکن است در خصوص چالشها مصداق عینی را بیان کنید؟

- از دست رفتن فضای سبز 19 هکتاری مصیبتی بزرگ برای شهرک اکباتان است که دیگر با هیچ چیز جایگزین نمی شود و به آن می توان «آینده از دست رفته» را اطلاق کرد.

در برنامه ریزی شهری شما می اَیید و یک سری زمینها را به اصطلاح «فریز» می کنید که اگر در آینده اتفاقات پیش بینی نشده ای رخ داد بتوانید از زمین های فریز شده استفاده کنید. در اکباتان هم آن 19 هکتار فریز شده بود برای اتفاقات پیش بینی نشده ای مثل اینکه جمعیت ساکنین در حال سالمند شدن است و همانطور هم که اشاره شد طبق طرح اولیه سالمندان نباید اینجا می ماندند و باید می رفتند در خانه های ویلایی زندگی می کردند. حالا که این رخداد به هر دلیلی به وقوع پیوسته آن زمین می توانست برای فضای سبز مورد نیاز این جمعیت استفاده شود.

امیدی که هست که بتوان وضعیت اکباتان موجود را با نیازهای روز ساکنینی که هرم سنی آنها رو به افزایش نیز می باشد، به یک حالت تعادل رساند؟

- چاره ای نیست، باید این اتفاق رخ دهد. شهرداری و شورای شهر باید برای اکباتان مدل مناسبت تری تعریف می کردند چون یک شورایاری با اختیارات محدود چگونه می تواند نیازهای 77 هزار نفر را بشناسد و پاسخگو باشد. به همین دلیل است که میگویم ما باید در هر بلوک انجمن های محلی داشته باشیم در آن صورت است که انجمنهای هر بلوک با توجه به ارتباط بیشتر با همسایگان پاسخ گویی مناسب تری خواهند داشت. اگر در انتخابات اخیر شورایاری هم دقت کنید می بینید که آمار مشارکت مردم ضعیف است و هر کدام از شورایاران با متوسط  300 یا 400 رأی انتخاب شده اند که این تعداد رأی از لحاظ مشروعیت چندان کفایت نمی کند. این مسئله شاید از نظر اداری کار را به جلو پیش برده باشد اما در عمل تحقق دستاوردهای مقبول و مورد اجماع اکثریت را سخت می کند البته این مسئله در کل نظام انتخابات محلی شهر تهران وجود دارد که در آن کف میزان رأی لازم مشخص نشده است و شما می توانید حتی با یک رأی برنده انتخابات در محله باشید.

به نظر شما شورایاران در اکباتان برای مشروعیت واقعی به چه میزانی از آراء احتیاج داشتند؟

- شما حداقل باید 25 درصد آرای واجدین شرایط رأی دادن را داشته باشید. نکته امید بخش این است که میزان مشارکت مردم در هر دوره انتخابات شورایاری بیشتر شده است و اگر این میزان تداوم داشته باشد شاید بتوانیم به این کف لازم برسیم.

درصدد هستید که طرح هر بلوک یک شورایاری یا انجمن محلی را در جای خاصی ارائه کنید تا مورد بحث و بررسی قرار گیرد؟

- من یک فرد دانشگاهی هستم و موارد مورد اشاره را هم در سخنرانی ها و هم در مذاکراتی که با افراد مسوول دارم مطرح می کنم به طور مثال جلساتی در خصوص ارائه ایده های جدید شهری برگزار می شود که خود من در خصوص «شهر آرمانی» و «شهر واقعی» صحبت کردم و در چند مورد اکباتان و مشکلاتش را مثال زدم. اما در نهایت باید بر روی این ایده ها مطالعه و بررسی صورت گیرد. به عبارتی ایده مساکن انبوه در فرانسه کار کرده چون مرتب رشد اقتصادی وجود داشته پس امکان تحرک اجتماعی بوده اما در ایران با توجه به انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و بحران های اقتصادی، تحرک اجتماعی کارکرد خود را از دست داده و برای همین است که جمعیت در جایی مثل اکباتان حبس شده. اکباتان برای جمعیت سالمند ساخته نشده، برای کودک هم ساخته نشده اما برای زوجهای جوانی ساخته شده که کار اداری تعریف شده دارند و بعد از گذران ساعات کار روزانه، غروب به محل زندگی خود باز می گردند و تفریح محدودی انجام دهند تا برای صبح روز بعد و رفتن سر کار با خودرو آماده شوند.

چندی پیش من یک مقاله ای از شما گرفتم که یک محقق اروپایی اکباتان را «شهر غمگین» خطاب کرده بود. خود شما به عنوان یک ساکن به این مسئله اعتقاد دارید؟

- انسانها این قابلیت را دارند که به محیط معنا بدهند، اتفاقی که در اکباتان افتاده این است که جمعیت متوسط توانسته معنای این محیط را عوض کند. اتفاقا با تلاش های افراد سعی شده این حالت غمگین آنجا وجود نداشته باشد و ساکنین طی سالها «زندگی» را به اکباتان آورده اند چون همانطور که اشاره کردیم اکباتان برای زندگی روزانه طراحی نشده بودالبته اگر اجازه بدهند باز هم می توان اکباتان را به محیط مناسب تری برای زندگی تبدیل کرد. نکته قابل تامل و تراژیک مساله شهری ما این است که به سبب سلطه تفکر کسب درآمد و ثروت به هر قیمت در شهرسازی و در نتیجه قربانی شدن فضاهای عمومی، شهرک هایی مانند اکباتان با توجه به پیش بینی فضاهای سبز و قابل پیاده روی رشک برانگیز هستند و بی جهت نیست که چشم طمع به آن ها دوخته می شود.

موافق هستید پدیده «شورایاری» که اتفاقا در شهرک اکباتان جایگاه مهی را دارا می باشد آسیب شناسی کنید؟

- در ابتدا باید بگویم که شورایاری در واقع انجمن شورایاری است یعنی به نوعی انجمن محلی که رسمیتی سوای مقررات شهری ندارد اما برای این است که کار مدیریت شهری را تسهیل کند یعنی یک نوع میانجی است میان شهرداری و شورای شهر و مردم محله. شورایاری باید با قانون گذاری بهتر و افزایش ظرفیت نهادی توانایی وکالت مردم را پیدا کند و بتواند از جانب آنها تصمیم بگیرد. بزرگترین آسیب این مجموعه نیز این است که تبدیل به بوروکراسی شهرداری شود و یکی از دفاتر شهرداری قلمداد شود. در این حالت پیوند مردم با شورایاری از بین می رود و نمی تواند نمایندگی مردم را در انتقال مشکلات که مهمترین وظیفه شورایاری است به انجام برساند.

با توجه به وضعیت موجود، کارکرد رسانه ها را در شهرک اکباتان چطور ارزیابی می کنید؟

- خوشبختانه ما در اکباتان رسانه های متعددی داریم اما قابلیت این وجود دارد که اکباتان برای خودش روزنامه داشته باشد. بالاخره برای شهر 77 هزار نفری آگاه و باسواد داشتن یک روزنامه چیز عجیبی نیست. معتقدم جای یک روزنامه ای که هویت اکباتانی را نمایندگی کند خالی است و البته این امر مستلزم آن است که آدمهایی مثل خبرنگاران دور هم جمع شوند و در قالب یک کار گروهی این نیاز را به سرانجام برسانند. نکته دیگر رقابت ابزارهای جدید ارتباطی همچون شبکه های اجتماعی با رسانه های سنتی است که به نظر می رسد رسانه ها نیز باید پوست اندازی کنند.

طی یکسال و اندی گذشته برای اولین بار در کشور اخبار یک شهرک که به زعم شما باید شهر نامید، بصورت روزانه پوشش خبری داده شده. ارزیابی شما از این فرآیند چیست؟

- حرکت، حرکت مثبتی است. رسانه باید برای خودش خط مشی تعیین کند تا در قالب آن چارچوب که قطعا بخش مهمی از آن را منافع عمومی مردم اکباتان هم تشکیل می دهد، فعالیت کند. اگر این مسئله خط مشی به عنوان خط قرمز کاری شما تعریف شود بسیار موفق خواهید بود.

منتشر شده در دوشنبه 15 آذر 1395       کد خبر : 3625
آخرین اخبار
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب‌سایت محفوظ می‌باشد.
طراحی وب سایت : ایران طراح