رابطه معکوس جوانان و ازدواج

متوسط سن ازدواج مردان ایرانی در سال ۱۳۴۵ با حدود ۲۵ سال نسبتاً بالا تلقی می‌شد و در سال ۱۳۵۵ با رونق نسبی اقتصاد کشور، کاهش سن ازدواج به ۲۴.۱ سال رسید اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال ۱۳۷۵ متوسط سن ازدواج پسران با حدود ۲ سال افزایش به ۲۵.۶ سال رسید و در سال‌های ۱۳۸۵، ۱۳۹۰ و ۱۳۹۵ با شتاب کم‌تر افزایش داشت و به‎ترتیب به ۲۶.۱، ۲۶.۷ و ۲۷.۴ سال رسید؛ متوسط سن ازدواج زنان نیز از ۱۸.۴ سال در سال ۱۳۴۵ به ۲۳.۴ سال در سال ۱۳۹۰ رسید که در سال ۱۳۹۵ متوسط سن اولین ازدواج با ۲۳ سال، کمی کاهش پیدا کرد و این کاهش در مناطق روستایی، حدود یک سال بیشتر از مناطق شهری بوده است که درمجموع، افزایش تدریجی سن ازدواج دختران و پسران، با بالا رفتن سطح تحصیلات، تورم و بی‌کاری، با شیبی تند، همچنان ادامه دارد.
 
پیش از پاندمی کرونا و در سال ۱۳۹۷ تحقیقی کشوری انجام شده بود که طی آن، بیش از نیمی از جوانان، ازدواج را امری «ضروری» می‌دانستند اما حدود ۴۰ درصد نیز معتقد بودند «لازم نیست حتماً ازدواج کنند» که آماری تلخ و هشداردهنده درباره تغییر نگرش جوانان نسبت به ازدواج محسوب می‌شود.
 
ارائه بسته‌های تشویقی و وام ازدواج ۱۵۰ میلیون تومانی، رونمایی از اپلیکیشن‌های همسریابی، تسهیلات اشتغال‎زایی و فرزندآوری و مواردی از این قبیل نیز در یک سال اخیر، نتوانسته رکود ازدواج و عدم رغبت جوانان به تشکیل خانواده را کم‌رنگ و دلایل تمایل نداشتن به ازدواج از سوی جوانان را توجیه و کم‎خاصیت کند.
 
چند نکته قابل‌تأمل برای ازدواج نکردن جوانان از زبان آنان شنیده می‌شود که جزو واقعیات جامعه نیز هست؛ اولین نکته، رکود اقتصادی و تورم کمرشکن در کشور است که کار را برای همه مردم سخت کرده و حتی درصورت فرضِ کارمند یا شاغل بودن زن و شوهر، بازهم کفاف زندگی راحت را نخواهد داد که باید در کنار آن، بالا بودن هزینه‌های ازدواج(عقد و عروسی و پاتختی و...) را نیز مدنظر قرار داد.
 
نکته مهم بعدی که جوانان را از ازدواج فراری داده، افزایش ازدواج‌های ناموفق و طلاق‌های زودهنگام دوران عقد یا بین میان‌سالان و حتی سالخوردگان است که بنا به دلایل متعددی ازجمله اوضاع نامناسب اقتصادی، چشم‌وهم‌چشمی، عدم مسئولیت‌پذیری، بالا رفتن سطح توقعات، اعتیاد، بداخلاقی‎های رایج این روزها، عدم بلوغ به‌موقع، نداشتن شناخت کافی، سنگ‌اندازی‌های خانواده‌ها، رسوم دست‌وپاگیر و پرهزینه و... شکل می‎گیرند اما مشکلات و معضلات معیشتی بعد از ازدواج، باعث شده تا جوانان بیشتر دست‌به‌عصا باشند و محافظه‌کارانه‌تر رفتار کنند.
 
نکته مهم دیگری که باید فراتر از سیاه‎نمایی‌های رایج در خصوص بحران کاهش ازدواج در ایران بیان کرد، علاوه بر معضلات اقتصادی مانند بی‎کاری، نداشتن شغل مناسب و...، تغییر نگرش و ذائقه جوانان نسبت به زندگی مشترک واقعی و زیر یک سقف، با طرح و عملی شدن مسائلی مانند صیغه، ازدواج سفید و... است که زنگ خطری جدی برای قشر جوان با ایجاد سبک زندگی جدید محسوب می‌شود و باید توسط جامعه‎شناسان، روان‎شناسان و مدیران ارشد کشور در ابعاد قانون‌گذاری و اجرای قوانین، تسهیل امور و... مورد دقت و کالبدشکافی واقع شود تا اصالت خانواده ایرانی دچار خدشه نشود.
 
پژوهش‌ها در سال‌های اخیر نشان داده که میانگین سن مطلوب برای ازدواج آقایان حدود ۲۸ سال و برای خانم‌ها حدود ۲۳ سال از سوی جوانان عنوان‌شده ولی در عمل، جامعه شاهد افزایش سن ازدواج و دوران تجرد است تا نوعی فاصله بین ارزش‌ها و عمل جوانان شکل بگیرد که علت شکل‌گیری این فاصله و ایجاد تغییرات سنی، بیشتر از نگرش مردم، ناشی از شرایط بیرونی مانند معضلات اقتصادی و اجتماعی سر راه اهداف و آمال جوانان است.
 
ترس بسیاری از دختران مجرد از ازدواج ناموفق، می‌تواند با ضمانت حمایت‌های قانونی از زنان در حوزه خانواده از بین برود و از سوی دیگر، بی‌اعتمادی به جنس مخالف نیز باید با فرهنگ‌سازی، تغییر الگوهای رفتاری و... برطرف شود؛ اما نکته کلیدی دیگری که شاید کم‌تر به آن توجه می‌شود، آثار مخرب روانی و فیزیولوژی مجرد ماندن تا سنین بالاست که باید با اطلاع‌رسانی ویژه و آگاه‌سازی قشر جوان، از بارِ این تخریبِ سخت، گریخت.
 
در دوره‌ای که مسئولان اصرار زیادی به ازدواج جوانان دارند، بسیاری از جوانان رابطه معکوسی با ازدواج دارند و به‌دلیل شرایطی که پیش‎تر ‌گفته شد، از این امر گریزان‌اند که درنهایت باید این کلاف سردرگم را در شرایط چالش‌های کشور در زمینه سلامت خانواده و معکوس شدن هرم جمعیتی، به سرمنزل مقصود رساند تا این روابط معکوس، اوضاع مملکت را بیش‎ از آن‎چه تصور می‌شود، بَرهَم نزند.
 
انتهای پیام/
 
نویسنده: علی‌رضا مهدی‌زاده
 
منتشر شده در يكشنبه 28 فروردين 1401       کد خبر : 10483
آخرین اخبار
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب‌سایت محفوظ می‌باشد.
طراحی وب سایت : ایران طراح